Saturday, October 22, 2011

سر جایمان محکم بنشینیم و بگوییم نه ! یالچین قاراداغلی

(این نوشته، چند سال قبل نوشته شده است)
در یک بعد از ظهر معمولی در میانه دهه پنجاه میلادی اتفاقی رخ داد که تاثیر آن تا سالها در اذهان جهانیان نقش بست و موجب انقلابی بزرگ در نظام اجتماعی غرب گشت. محور واقعه آن روز یک خانم میانسالی بود که در شهر مونتگمری ایالات الاباما در ایالات متحده هنگامی که از کار روزانه اش در یک خیاطی به خانه بر می گشت، کاری کرد که نام وی تا مدتها در کتابها و نوشته های حقوق بشر ثبت گردید. سالهای خیلی زیادی از ممنوعیت برده داری در امریکا می گذشت ولی در آن سالها هنوز هم تبعیض نژادی به اشکال و وجه های گوناگون سیاهان افریقایی تبار امریکا را رنج می داد. در ان سالها در ایالات الاباما قانون جالبی وجود داشت مبنی بر اینکه اگر در یک اتوبوس عمومی جایی برای نشستن نبود می بایست سیاهان جای خود را به سفیدان واگذار می کردند و خود به طور ایستاده در اتوبوس ادامه مسیر میدادند و این یک قانون ثبت شده در ایالات متحده امریکا بود.
رزا پارکس آن زن سیاه پوستی بود که در آن بعد از ظهر در مقابل در خواست یک مرد سفید پوست برای واگذاری صندلی به وی مخالفت کرد ‏سپس دستور راننده اتوبوس و کمی بعد هم فرمان پلیس را اجرا نکرد وی در آن روز به خاطر نقض آن قانون بازداشت شد و بعد به حکم دادگاه جریمه شد. داستان شجاعت و نا فرمانی وی در همان روز نه فقط در شهر بلکه در تمام ایالات پیچید و خیلی زود ماجرای او به گوش یکی از پیشروان جنبش مدنی سیاهان امریکا یعنی مارتین لوتر کینگ رسید وی در جلسه ای دیگر اعضای ارشد این جنبش را متقاعد کرد به حمایت از رزا پارکس پرداخته و شکل مبارزه وی را ادامه دهند به زودی تمام سیاهان شروع به تحریم اتوبوس رانی شهری کردند این تحریم ابتدا از شهر مونتگمری و سپس در کل ایالت و به تدریج در کل ایالات متحده ادامه پیدا کرد 381 روز سیاهان امریکا به ویژه در ایالات الاباما سوار اتوبوس شهری نمی شدند و رنج پیاده روی طولانی را هر روز به جان می خریدند این وضعیت به قدری ادامه پیدا کرد که سیستم اتوبوسرانی ایالات متحده در آستانه ورشکستگی قرار گرفت و این فشار به حدی رسید که باعث لغو آن قانون نژاد پرستانه گردید و این پیروزی مقدمه ای شد برای یک سلسه پیروزیهای دیگر. جنبش اعتراضی اوین یک حادثه نادر در ادای احترام به شخصیتی در آمریکاست و تا کنون تنها 21 نفر در تاریخ آمریکا به چنین شیوه ای مورد احترام قرار گرفته اند.در نهایت به تصویب قانون حقوق مدنی سال 1964 منجر شد که هرگونه تبعیض نژادی در آمریکا را ممنوع می کرد. پارکس چند سال قبل از دنیا رفت و جنازه وی در ساختمان کنگره امریکا موسوم به کاپیتال هیل دفن شد ، این یک حادثه نادر در ادای احترام به شخصیتی در امریکاست و تا کنون تنها 21 نفر در تاریخ ایلات متحده امریکا به چنین شیوه ای مورد احترام قرار گرفته اند.
کاندولیزا رایس در مراسم تدفین وی اعلام کرده بود که «اگر رزا پارکس نبود و اگر وی آن اقدام شجاعانه را انجام نمی داد من امروز در این جایگاه نبودم.» این تجربه به خوبی نشان داد که افراد می توانند با پشتیبانی جنبشهای اچتماعی ودر یک مبارزه مدنی وبه دور از هر گونه اقدام خشونت مداری به یک ظلم ساختاری پایان دهند، به این گونه افراد عامل تغییر ((change agentگفته می شود پر واضح است که این افراد بدون حمایت و پشتیبانی یک جنبش ساختارمند و سیستماتیزه شده اجتماعی تنها قربانیانی خواهند بود که دلیریهایشان بدون نتیجه خواهد ماند نمونه ها یی از این عاملان تغییر را در جنبش اجتماعی خودمان که حرکت ملی آذربایجان می نامیمش سراغ داریم برای من بارزترین این افراد عباس لسانی است. اگر مطلق نبینم لسانی مجموعه ای از کم نظیرهاست، در سال 82 وقتی لسانی و دهها تن دیگر از فعالین حرکت ملی آذربایجان به سفر مقاماتی از یک کشور مجهول اعتراض می کردند ، کشور وجود نداشته ای که حتی دوستان صمیمی ارمنستان چون روسیه و فرانسه هم آنرا به رسمیت نمی شناختند ، به شدت توسط نیروی انتظامی و جمعی از مسجدیانی که برای شیعیان هر جای دنیا به غیر از شیعیان آذربایجان سینه چاکند مورد ضرب و شتم قرار می گیرند لسانی در دادگاه اردبیل وبا قضاوت یک قاضی فارس زبان محاکمه میشود، وی حاضر به فارسی صحبت کردن و دفاع از خود نمی شود و خواهان حضور یک مترجم در دادگاه می شود زیرا که زبان مادری وی ترکی آذربایجانی است و مساله کم نظیری که اتفاق می افتد حضور یک مترجم در یک دادگاه در این کشور است که صحبتهای یک متهم را از ترکی به فارسی برای قاضی ترجمه می کند.
واقعه دیگر به سال 85 بر می گردد زمانی که عباس لسانی به صدورحکم دادگاه بدوی برای تظاهرات خرداد 85 اعتراض می نماید دادگاه تجدید نظر استان حکمی را می دهد که به گفته آقای فقیهی وکیل عباس لسانی در تاریخ نظام قضایی این کشور بی سابقه است زیرا دادگاه تجدید نظردوماه حبس وی را افزایش می دهد در حالی که در بدترین حالت حکم وی با همان میزان تایید می شدو اما امسال زمانی که بعد از گذشت 18 ماه باید مجازاتهای جنبی آن حکم را هم تحمل میکرد وی از پذیرش حکم شلاق برای یک انسان خودداری کرد و هیچ کس هم حاضر به اجبار وی برای پذیرش این حکم نشد واین مسئله چنان ترسی در ارکان حاکمیت ایجاد کرد که که وی را به هزار کیلومتر دورتر به زندان یزد تبعید کردند گویی که عباس لسانی در بند هم قادر به لرزاندن پایه های این ظلم ساختاری است.
افدام رزا پارکس بی نتیجه می ماند اگر جنبش مدنی سیاهان امریکا آن را حمایت نمی کرد و در نتیجه مقاومت مدنی وی سرآغازی بر یک سلسله مبارزات مدنی سیاهان نمی شد. اگر شجاعت صف شکنهای دلیر با پشتیبانی جمعی همراه نباشد آنها تبدیل به قربانیان بی دفاعی خواهند شد که تنها خاطره ای از قهرمانیشان در اذهان خواهد ماند بی آنکه نتیجه عملی و عینی برای آن ملت به دست آید امروزه ما نیز اگر می خواهیم پشتیبان عباس لسانی باشیم اگر می خواهیم رشادتها و فداکاریهای وی بی نتیجه باقی نماند می بایست برای تکامل و پیشرفت جنبش اجتماعی هویت طلب خویش هر آنچه می توانیم انجام دهیم در دنیای کنونی تنها جنبشهای ساختارمند با پایه های تئوریک قوی است که می تواند با گذشت زمان و طی شرایط متفاوت و فشارهای محیطی متنوع موجودیت خود را حفظ و به آرمانهای خود دست یابد، پس بیایید با تقویت پایه های حرکت ملی آذربایجان صدای عباس لسانی و دهها عباس لسانی در بند دیگر در زندانهای شونیسم را به جهانیان برسانیم,

Tuesday, October 18, 2011

بازداشت 3 ساعته خانم شهلا علیزاده خواهر فعال ملی بهروز علیزاده و پرونده سازی برای عباس لسانی

بازداشت 3 ساعته خانم شهلا علیزاده خواهر فعال ملی بهروز علیزاده و پرونده سازی برای عباس لسانی

بنا به اخبار رسیده ستاد خبری اداره اطلاعات اردبیل امروز ساعت 9 صبح جهت توضیح پاره ای ازسوالات، خانم شهلا علیزاده خواهر فعال حرکت ملی آذربایجان بهروزعلیزاده را به آن اداره فرا خوانده اند که با امتناع شهلا علیزاده به خاطر غیر قانونی بودن این احضار روبرو شده و متعاقب آن 1 ساعت بعد ایشان با مراجعه ماموران اداره اطلاعات به منزل شخصیش بدون ارایه احضاریه کتبی از سوی دادگاه به ستاد خبری اداره اطلاعات واقع در خیابان معلم برده شده است.
به گفته یکی از نزدیکان خانم علیزاده ایشان متهم به ارتباط دادن فعال در بند آذربایجان آقای عبای لسانی با خارج از کشور از طریق برادرش بهروز علیزاده شده است. ایشان بعد از 3 ساعت بازجویی، افترا و تهدیدهای جدی از طرف اداره اطلاعت شهر اردبیل موقتا آزاد شده است. ماموران اداره اطلاعات خاطر نشان کرده اند که پرونده ای در رابطه با پرونده عباس لسانی برایتان تشکیل شده و شما در روزهای آینده با احضاریه دادگاه انقاب باید در جلسه دادگاهی عباس لسانی شرکت کرده و جوابگوی اتهاماتتان باشید.
گفتنی است خانم شهلا علیزاده تمامی اتهامات و افتراها را بی اساس دانسته و متذکر شده است که بانی هیچگونه ارتباط با خارج از کشور نشده و ارتباطش با خانم لسانی خانوادگی میباشد.
لازم به ذکر است که اداره اطلاعات اردبیل در طی این ماه گذشته بخاطر پرونده سازی برای آقای عباس لسانی تعدادی از خانوادهای فعالین را احضار کرده و با تهدید، خواستار شاکی بودنشان از آقای لسانی بخاطر گمراه کردن فرزندانشان شده است .

Monday, October 10, 2011

Sayın Bədiə xanım Parlar!


Sayın Bədiə xanım Parlar!
Hər zaman Azərbaycanın, eləcə də siyasi dustaqlarının səsini dünyaya çatdırmaqda böyük zəhmətə qatlaşan sayqılı Bədiə xanım Parlar,  qardaşınızın xəbəri bizi də olduqca üzgün etdi. Bu ağrılı günlərinizdə sizinlə birgəyik. Bizim ağrılarımız da, sevinclərimiz də bir- birimizindir. Sizə və dəyərli ailənizə başınız sağ olsun deyərək, tanrıdan mərhuma rəhmət, sevənlərinə dözüm diləyirik.
Başın sağ olsun vətən!
Abbas Leysanlı ailəsi tərəfindən

Tuesday, October 4, 2011

ABBAS BEY LEYSANLI HAQQINDA BMT YE MURACİET

ABBAS BEY LEYSANLI HAQQINDA BMT YE MURACİET
  October 2011
  İLƏTİŞMƏ 1: CƏNAB LEYSANLI: “VURĞULAYIRAM Kİ, MƏNƏ QARŞI İSTƏNİLMƏYƏN BİR HADİSƏ ÜZ VERSƏ, ACLIQ AKSIYASINDAN DEYİL”
Cənab Abbas Leysanlının insan haqlarını hüzurlarınıza sunuruq ki, o Güney Azərbaycanın Milli Hərəkətinin bir qocamanı və Əvrənsəl İnsan Haqları Bildirgəsi üzrə aktivizmin qurucularındandır. İran yetkililəri onu öz-xoşuna 8 Septambrda yaxaladılar. Bundan qabaqda dalbadal onu sinsidirdilər, baxın Özətçə 2-yə (Say: 546/2011; İlaygün 5 Septambr 2011). Cədvəl 1 bu tutuqlanma haqqında gərəkən bilgi onun savunması üçün dərləmiş. Üstəlik, 1 Oktobr 2011-də öyrəndik ki, İran yetkililəri onu Ərdəbildə tutuqlama daxmasından Tehranda bir tutuqlular üçün zindana köçürmüşlər ki, bura təqribən 500 Km Ərdəbildən uzaqdır. İndi onun sağlamlığı və tehlükəsizliyi üçün nigaran və işgəncə riskinə məruz olduğunu sanırıq.
 Cədvəl l–də dərlənmiş bilgiyə görə cənab Leysanlının tutuqlanması aşağıdakı səbəblərə görə öz-xoşunadır:
  • Cənab Leysanlı, heç bir İran yaxud beynəlxalq qanununu sındırmayıb. Əslində Güney Azərbaycan fəalları qanun hökmünə boyun əyməkdə çox yuxarı standart büruza verirlər. Bu ona görədir ki,  bahanə dalısıca gəzən və hətta öz qanunlarına da etinasız yanaşan İran yetkililərini məyus etsinlər.
  • İran yetkililəri “gizlin düzəlişmə”  üsulu ilə, saxta dəlillər yontuyaraq Güney Azərbaycan fəallarını tutuqlamaqda heç bir qanuna etina göstərməzlər.
 İran yetkililərinin cənab Leysanlını tutuqlamada qeyri-qanuni davranmaları gedişatın arxa-planına baxmaqla da bəllənir. Bu anda İran yetkililəri tərəfindən törədilmiş Güney Azərbaycanda Urmu Gölü fəlakətinə qarşı qaldırılan etiraz dalğaları heç də səngimir, bunun ayrıntıları üçün baxınız Cədvəl 1, Bölmə IV. Əyər bu yaxınlara qədər  Güney Azərbaycanda gedən etirazlar milli hüquq üçün idisə, indi İranın yürütdüyü qəsdli Urmu Gölünü qurutma tutumuna etirazı da qapsayır. İran yetkililəri bu qəsdli tutumu heç də düzəltmək niyyətində deyillər və əslində onların uzun illərdən bəri planlı surətdə siyasəti belə aşkar olunur:
  • İran yetkililəri Güney Azərbaycanlıların Çevrə etirazlarını boğmağa qapanmışlar
  • Güney Azərbaycan indi İran yetkililərinin tərəfindən endirilmiş Özəl qüvvələr qarşısında mühasirədədir.
  • Bu qüvvələr qabaqlarına gələni yaxalayıb, onları zorakılığa məruz edir, işgəncə edir; hərfi mənada 500 şəxsdən daha çox Güneylini yaxalayıb və zəmanət vasitəsi ilə onları qadaqda saxlayırlar.
  • 100-dən çox insanı plastic ğullələr ilə yaralayıb və ən azı 3-nəfəri öldürmüşlər.
  • Zaman-zaman yasa-dışı qətllər cərəyana salırlar – elə bu günlərdə adlım milli fəal, cənab İbrahim Cəfərzadə, həyat yoldaşı Mina xanım Kəhrəbayı və onların qızları Ayla şübhəli ölümə məruz qaldılar ki, hələdə güvənli bilgi əldə yoxdur. Əvəzində İran yetkililəri Xoyda, onu basdırma törənində 100-dən çox iştirakçını yaxaladılar, bundan irəli gələn olduqca gərgin durum bu filmdən sezilə bilər: ( http://www.oyrenci.com/news.php?id=7022)
 Doğrusu  budur ki, cərəyanda olan etirazların həqqaniyyətinə baxmayaraq, cənab Leysanlı nə bir kəlmə fikir ifadəsində bulunmuş nə də etirazlarda bir başa iştirak etmiş. Axı bu gün Güney Azərbaycan çevrəsini qorumaq üçün 30 milyon Abbas Leysanlılar var. Doğrudan da cənab Leysanlı tutuqlu ikən İran Özəl güvvələrinin dəmir-yumruqlarına baxmayaraq Ərdəbildə 14 Septambrda möhtəşəm qısa-müddətli etirazlar sərgiləndi. Bu etirazlar o halda baş tutdu ki, cənab Leysanlı tutuqlu idi və özü də qanunsuzca.
 Cənab Leysanlının tutuqlanması haqda fikirlərimizi siz ilə bölüşmək istərdik:
  • Cənab Leysanlını tutuqlamaq ilə Ərdəbildə etirazları dayandırmaq məqsədi güdülmüşdür. Ancaq, yayım orqanlarında dərc edilmiş xəbərləri biz də təsdiqləyirik ki, İranın asdı-kəsdi qüvvələri bütün gücünü işə salsa da, Abbas bəyin tutuqlanmasına baxmayaraq Ərdəbildə qısa müddətli etirazlar baş tutdu. Demək ki, onun tutuqlanması üçün heç bir sənəd yoxdur.
  • İran yetkililəri cənab Leysanlını Tehrana köçürmək ilə onun, milli haqlarımızı qoruma əzmindən öc  almaq  istəyirlər, axı bu yol ilə onun ailəsini olduqca sinsidirlər. Söz burasındadır ki, bu intiqam hissi yalnız qeyri insani  əhval-ruhiyyəsidir və heç bir yetkiliyə yaxışan deyil. Deməli bu bir həqiqətdir ki, İran yetkililəri Güney Azərbaycanda hökumət yönəticiliyi ilə uğraşmırlar, tərsinə, Azərbaycan Türk millətinə qarşı uşaqyana ədavət yürütmə tərzi ilə davranırlar.
  • Yaxalandığı ilk gündən Tehrana köçürülənə qədər, o ailəsi ilə qısa müddətli telefon danışığında iki dəfə bulunmuş: birincisində aclıq aksiyasına başladığnı bildirmiş və ikincisində (26 Septambr 2011) cənab Leysanlı bir telefon mesajı vermiş ki, diqqətinizə çatdırmaq istərdik – o deyir: “Vurğulamaq istəyirəm ki, mənə qarşı istənilməyən bir hadisə üz versə, aclıq akiyasından deyil.” Bizim qorxumuz budur ki, İran yetkililəri cənab Leysanlını Tehrana sürükləmək ilə orta-əsrlərə aid olan fikirlərlə iyrənc xəyallar da düşünə bilərlər. Bunun dilə gətirilməsi belə qorxunc nigarançılıqla doludur.
 Bugün Güney Azərbaycan İran yetkililərinin  irqçi duyğusallıq zərbələrinə məruz qalmış. Bu İlətişməni hazırlamasının son anlarında, Ərdəbildə, cənab Leysanlının doğma şəhərində, bir gizli Uranyum Zənginləşdirmə zavodunda partlayış xəbəri gəlib çatdı. Məlum deyildir  ki, İran yetkililəri  Azərbaycana daha artıq nə fitnələr toxumaqdadırlar: çoxlu çevrə bulaşdırma qızğın-noqtələr, Urmu Gölü fəlakəti, Ərdəbildə nüvə partlayışı. Güney Azərbaycan Türk millətinin savunması indi təkcə sizin əlinizdə olan mandatlardan asılıdır. Təkcə sizin kampaniyanızdır ki, Güney Azərbaycana qarşı İranda irqçiliyi dayandıra bilər və cənab Leysanlının insan haqlarını dirçəldə bilər. Qayğnız üçün qabaqcadan minnətdarlığımızı bildirik.

Hörmətlə
Boyuk Resuloglu
 Dünya Azerbaycanlılarının Haqlarını Müdafiə Momitəsinin Sədri


Abbas Lisani və Əsgər Əkbərzadənin ailə üzvləri onların durumundan danışıblar

İranda milli fəallardan biri olan Abbas Lisani bir aya yaxındır tutulub, amma onun harda saxlanıldığı məlum deyil. Həyat yoldaşı Ruqəyyə Əlizadə AzadlıqRadiousuna belə deyib.
  «İki-üç gün əvvəl onu Tehrana yollayıblar. Bilmirəm niyə yollayıblar, xəbər tuta bilməmişik. Tehrandakı Evin zindanına aparılsaydı Abbas hökmən evə zəng vurardı. Yeri məlum deyil. Bilmirik haradadır, vəziyyəti necədir».Ruqəyyə Əlizadə həyat yoldaşına həbsdə işgəncə verilməsi haqda xəbərlər gəldiyini də söyləyir: «Dustaq yoldaşları deyirdilər ki, onun çığırtılarını eşidiblər, halı yaxşı olmayıb. İlk günlər telefonda mənimlə danışanda halı yox idi. Amma mənə də heç nə demədi Ruqəyyə Əlizadə sonuncu dəfə Abbas Lisani ilə ötən həftə danışıb.  Sentyabrın 28-də həyat yoldaşı özü ona həbsxanadan zəng vurubmuş. 5 dəqiqəlik telefon söhbətində Abbas Lisani 18 gündür davam edən aclığı dayandırdığını bildirib: «Dedi ki, aclığı dayandırmışam, yoldaşlarıma söylə, mənə bir şey olsa, səbəbi aclıq deyil. Amma bunu da dedi ki, halı xarab olub, mədəsi ağrıyıb, dərman istəyib, verməyiblər Abbas Lisani 27 gündür həbs olunub. O yoldaşları ilə Urmu gölünün qurumasına etiraz aksiyası (yürüş) keçirməyi planlaşdırırmış (tərhini tökürmüş). Amma aksiyadan dörd gün öncə həbs edilib. Abbas Lisani ilə bərabər 20 nəfər saxlanıb.  Onların hamısı buraxılsa da, iki nəfər hələ də həbsxanadadır: Abbas Lisani və Əsgər Əkbərzadə. «21 GÜN CAVAN ADAM DAMDA TƏK QALA...»  Oktyabrın 3-də isə Əsgər Əkbərzadənin azadlığa çıxması üçün 80 milyon tümən (təxminən 6 min manat) miqdarında girov istənib. Anası Həmayıl Əzizi belə deyir: Bu gün pul istəyiblər. Amma həmin pulu tapa bilmədim. Görüm dostdan-tanışdan tapa biləcəmmi. Vallah mənim evim bir pula getmir. Demişəm ki, yüngül qiymət deyin, verə bilim».
  Anası oğlu ilə sonuncu dəfə oktyabrın 3-də danışdığını deyir: «21 gün cavan adam tək damda qala, bədən əlbəttə geriləyəcək».  İranda azərbaycanlıların yaşadığı bölgədə Urmu gölü qurumağa başlayıb. Hakimiyyətin buna göz yummasına etiraz olaraq İranın müxtəlif şəhərlərində bir neçə dəfə aksiyalar keçirilib. Onlarla həbs olunan və yaralanan olub. Növbəti aksiya Ərdəbildə keçirilməliydi. Azadlıq radisou


جمع آوري امضا براي آزادي فعال با سابقه آذربايجان؛ عباس لساني

سه شنبه 12 مهر 1390 -4 اكتبر 2011

عباس لساني، فعال آذربايجان در 18 شهريورماه 1390 دستگير شده بود چند روز قبل به اداره ي اطلاعات تهران منتقل شد. وي در تماس كوتاهي كه با خانواده ي خود داشت، از شكستن اعتصاب غذاي خود خبر داد و تاكيد كرد كه اگر اتفاقي براي وي رخ دهد ناشي از اعتصاب غذا نخواهد بود.  فعالين آذربايجاني ضمن نگراني از وضعيت ايشان و درخواست آزادي وي اقدام به جمع آوري امضاي اينترنتي نموده اند.
براي آزادي ايشان لطفا پتيشن زير را امضا كنيد:

Monday, October 3, 2011

پتیشن برای آزادی عباس لسانی

فعالین حرکت ملی آزربایجان اقدام به راه اندازی پتیشن جهت آزادی عباس لسانی نمودند. در این پتیشن که در حمایت از فعال سرشناس حرکت ملی آزربایجان جنوبی ایجاد گردیده است مختصری از فعالیتهای عباس لسانی و بازداشتی های اخیر آزربایجان به زبان انگلیسی آورده شده است .

در بخشهایی از این پتیشن آورده شده است : "عباس لسانی" یکی از فعالان حقوق مدنی آذربایجانی در تاریخ 10 سپتامبر 2011 در خانه اش دستگیر و به زندان اردبیل منتقل شده و پس از حدودا 20 روز به بازداشتگاه اطلاعات تهران منتقل شده است.  به گفته شاهدان ، وی در زندان شکنجه شده ، بطوریکه سایر زندانیان صدای ناله های ایشان را در زمان شکنجه شنیده اند .
آدرس پتیشن برای آزادی عباس لسانی :

مقاومت، جسارت و عقلانیت

مقاومت، جسارت و عقلانیت شالوده یک مبارزه مدنی و مسالمت آمیز است. فرد که  آگاهانه راه مبارزه ای دشوار برای مطالبات ملتی محروم از ابتدایی ترین حقوق انسانی را آغاز میکند با تکیه بر جسارت و ایمان خویش در مقابل هر گونه دشواری، و فراز و فرودهای دستیابی به آمال ملی عزم مقاومت میکند.
با مقاومت میتوان سدها را شکست،  تابوها را برداشت. شاید زمانی مقاومت برای مطالبالت مردمان جامعه ای استبداد زده که حقوق ملی و حداقل نیازهایشان برای  برخورداری از زندگی شرافتمندانه از آنها سلب شده و در همان حال به بی خبری و ناآگاهی دچارش کرده اند تعریف شود؛ مورد تعجب و شاید تمسخر دیگران قرار گیرد. اما نتیجه مقاومت به مرور زمان گویای ناگفته‌هایی از روح ایستادگی ملتی رنجور از درد استبداد و شوونیسم خواهد بود.
قصد بنده از این نوشته تعریف جسارت  مقاومت و یا ایستادگی نیست بلکه نیم نگاهی به اعتصاب غذاهای آقای عباس لسانی است که بر خود واجب دانستم با مروری بر خاطرات گذشته‌ام چند نکته ای را از اعتصاب‌های غذای آقای لسانی به خدمتتان برسانم. چرا که این نوشته گویای واقعیاتی است که شاهدی عینی راوی آن خواهد بود هرچند اگر نتوانم حق مطلب را آنگونه که شایسته است ادا کنم.

            تازه با آقای لسانی آشنا شده بودیم که یک هیات ارمنی بخاطر اجاره کشت صنعت مغان راهی شهر اردبیل شدند. ماجرا از این قرار بود که حکومت مرکزی بخاطر کمک به کشور ارمنستان از لحاظ اقتصادی قرار دادی 99 ساله با این  کشور امضا میکرد که طی این قرارداد کشت و صنعت مغان با تمامی اراضی و دارایهایش تقریبا رایگان در اختیار ارمنیها قرار میگرفت که این باعث اعتراض فعالان حرکت ملی در استان اردبیل شد.
            در پی این اعتراض  حدود 100 نفر از فعالان با تحصن در مقابل استانداری اردبیل نسبت به این قرارداد اعتراض می کردند که با پیشنهاد آقای لسانی این تحصن به اعتصاب غذا در داخل مسجد سرچشمه اردبیل کشیده شد و با  یورش نیروهای ضد شورش به داخل مسجد حدودا 40 نفر از فعالان ملی
دستگیر،  16 نفر از آنها راهی زندان و بقیه در همان شب با گرو گذاشتن کارت شناسایی آزاد شدند.
 آقای لسانی ان شب بطور وحشیانه مورد ضرب و شتم قرار گرفت و از ناحیه مثانه  و دنده و روده هایش مورد آسیبهای جدی گردید.
ولی با این وضع باز هم نیروهای ضد شورش موفق به خارج کردن ایشان از داخل مسجد نشدند و آخر سر وی را با سیم مفتول بسته و از آنجا خارج کردند. آقای لسانی از بدو ورود به بازداشتگاه اداره اطلاعات  با وضعیت جسمانی بدی که داشت اعلام اعتصاب غذا نمود که این اعتصاب به 13 روز انجامید و با آزادی دستگیر شدگان و لسانی این اعتصاب غذا شکسته شد
_در پی اعتراضات به توهین روزنامه ایران در خردادماه سال 1385 آقای لسانی در تاریخ 13/3/85  با یورش وحشیانه نیروهای اطلاعاتی به منزل شخصیش دستگیر و از بدو ورود به بازداشتگاه اعلام اعتصاب غذا نمود.  لسانی بعد از 7 روز به زندان مرکزی اردبیل منتقل شد و بخاطر اینکه هنوز در اعتصاب غذا بود به قرنطینه بند کارگری انتقال داده شد. خواسته آقای لسانی در این اعتصاب آزادی بی قید و شرط جوانانی بود که در روز اعتراض بخاطر دفاع از هویت خویش به خیابانها آمده بودند. آقای لسانی در آن اعتصاب یک بار با حالت بیهوشی راهی بیمارستان شد و دو بار نیز هنگام وصل سرم در بهداری زندان مقاومت کرده و مورد ضرب و شتم قرار گرفت. نگرانی شدیدی در جمعمان نسبت به وضع جسمانی آقای لسانی وجود داشت. بطوری  از زندانیانی که میتوانستند آزادانه در سالن مرکزی تردد نمایند جویای حال آقای لسانی میشدیم .
            بعد از 30 روز با پخش اعلامیه‌های متعدد نسبت به حال آقای لسانی در شهر اردبیل، مسئولین آن زمان از جمله آقای ربیعی دادستان وقت مرتبا به خاطر وضعیت آقای لسانی شروع به ملاقاتهایی  برای  منصرف کردن ایشان از اعتصاب غذا نمود، اما موفق نشد. خبر گرفتن از آقای لسانی دیگر کار سختی نبود
چون بعد از 40 روز اعتصاب در زندان همه در مورد او حرف میزدند. وی موفق شد  با مقاومت و ایستادگی 53 روز اعتصاب غذا نموده و خواسته های بحق خویش را عملی سازد. طی آزادی آقایان ودود اسدی ، مهدی محمد پور ، جلال تقوی  رامین دیسناد، قاسم غریبی،  فردین عبادی،  وهاب سعادتی،  عاصف ابراهیم زاده و تعدادی دیگر از بازداشت شدگان لسانی بر اعتصاب غذای خود نقطه پایان گذاشت و مدت 15 روز هم در بند 7 تحت مداوای پزشکی قرار داشت.

            درتاریخ 18/10/85 آقای لسانی 18 ماه زندان خود را در زندان مرکزی اردبیل سپری میکرد. ایشان طی درخواستی  در چارچوب قانون زندان از شورای طبقه بندی زندان اردبیل درخواست مرخصی نمود که این درخواست بنا به دستور اداره اطلاعات و دادستان اردبیل آقای ارژنگی رد  شد. آقای لسانی طی نامه ای(طبق معمول به زبان ترکی) 48 ساعت به مسیولین زندان مهلت داد تا با خواسته قانونی ایشان موافقت نمایند و در غیر اینصورت اعتصاب غذای خود را برای اعتراض و احقاق حقوق خود شروع خواهد کرد.
 متن نامه از این قرار بود:
"عابباس لئیسانلی، اسد اوغلو
مؤوضوع: آجلیق آکسیاسی
اردبیل زیندانی‌‌نین مودورو؛
سالام؛
 بو واسیطه ایله سیزه چاتدیریرام، من بو گون صوبحدن ( دوز گونو) باشلایاراق، اؤنجه‌دن  مسئوللارا یازیلی اولاراق سؤیله‌دیییم ندنلر اوزوندن، محدودیت‌سیز آجلیق آکسیا کئچیریرم. اؤز حاقلی آماج و ایستکلریمه چاتمایانا قدر بو آجلیق داوام ائده‌جکدیر.  بو، تکجه ایشدیر کی، ظولم و عدالت‌سیزلیکله دوستاق اولان بیریسی، وار اولان ظولم‌لردن قورتولوش آماجی ایله ائده بیلر.
                                                                             یاشاسین آذربایجان

آقای لسانی بعد از 48 ساعت رسما اعلام اعتصاب غذا نمود . بنده در طی مدتی که با آقای لسانی  در زندان بودم میتوانم با صراحت بگویم که این بار اعتصاب غذای آقای لسانی صدمات غیر قابل جبرانی را بر وی تحمیل کرد.
            بطوری که به گفته ایشان سختی اعتصاب غذا در مقابل  سرمای شدید قرنطینه بند موقت حس نمی شد. در آن روزها شهر اردبیل سرمای کم سابقه‌ای را تجربه میکرد و مسولین زندان هم  به دستور اداره اطلاعات از این موقعیت استفاده کرده بخاری قرنطینه‌ی بند موقت را که لسانی در آنجا نگهداری میشد  برداشته بودند تا شاید وی بخاطر سرمای طاقت فرسا اعتصاب غذای خود را بشکند. لسانی بخاطر اینکه همیشه از حق زندانیان دیگر هم دفاع میکرد دارای محبوبیت خاصی در زندان بود و بخاطر آن زندانیانی که
 می توانستند تا درب قرنطینه تردد داشته باشند جویای حال وی میشدند. لسانی با اینکه دقیقا میدانست با درک شرایط حساس آن زمان اعطای مرخصی به ایشان کاری غیر ممکن است باز هم به اعتصاب خویش با ان سرمای شدید ادامه داد .هدف آقای لسانی گرفتن مرخصی نبود بلکه می خواست ثابت کند حق یک زندانی سیاسی را نمیتوان به همین راحتی پایمال نمود. او با شکنجه خودش از حق ما هم دفاع میکرد اما واقعیت تلخ آنجا بود که ما هم بندیهایش به اندازه لسانی ایمان نداشتیم که از حق خودمان در زندان دفاع کنیم.
این بار اعتصاب غذای لسانی به 38 روز انجامید که 2 بار از طرف فعالان ملی دیگر شهر ها مورد اعتراضهای شدیدی نسبت به حاکمیت قرار گرفت که اولین بار آقایان 1. حسن اسدی 2. گشتاسب واسقی 3. محمود اصلانی  بخاطر فرا خواندن مردم جهت تحصن در مقابل زندان اردبیل بازداشت شدند که آقایان واسقی و اصلانی هر کدام بعد از 1 ماه انفرادی و 2 ماه زندان  به اتهام ارتباط با عوامل بیگانه و تشویش اذهان عمومی به 3 سال حبس تعزیری در شهرهای کرمان و یزد محکوم شدند و آقای حسن اسدی نیز بعد از چند روز به اداره اطلاعات تبریز تحویل داده شد.
            اما دومین بار با مراجعه فعالان سرشناس آذربایجان بخاطر در خواست از آقای لسانی جهت متوقف کردن اعتصاب خود بود که با درک وضعیت حساس بوجود آمده از طرف اداره اطلاعات با عقب نشینی اجباری اطلاعات روبرو شد. در این تجمع فعالان سرشناسی چون آقای سعید متین پور ، عبدلله عباسی جوان مهدی نعیمی و دیگر فعالان ملی حضور داشتند که با صلاحدید رییس زندان موفق به ملاقات جمعی با آقای لسانی شدند. لسانی نیز بعد از 38 روز با صلاح دید فعالان ملی آذربایجان به اعتصاب غذایش پایان داد.
_و هم اکنون نیز آقای عباس لسانی 15روز اعتصاب غذای خود را پشت سر گذاشت .
عباس لسانی بیش از همه میداند که وقتی 53 روز و یا 38 روز در آن سرمای شدید اعتصاب غذا میکند احتمال مرگش هم است.
 اما چرا؟
            لسانی مبارزیست که مبارزه را در ایمان خلاصه میکند ایمانی که هر زمان و در هر مکان روح یک مبارزه است. ایشان با نوشتن نامه‌هایش( به زبان تورکی ) به دادگاه‌ها تنها تورک بودنش را ثابت نمی کرد بلکه میخواست ثابت کند که زبان تورکی هم میتواند زبان رسمی شود. او وقتی در دادگاهی که قاضی اش فارس بود تقاضای مترجم تورکی میکرد می خواست به دادگاه بفهماند که یک تورک هم حق صحبت کردن به زبان مادری در ادارات را دارد. لسانی وقتی اعتصاب غذای طولانی مدت می کرد قصد آزادی و یا خلاصی از زندان را نداشت.  چون می توانست راههای دیگر را انتخاب کند .
 لسانی اگر در مقابل دوستانش متواضع بود، با دشمنانش تعارف نداشت و اعتصاب غذا میکرد تا با استقامت و ایمانش به دشمنانش بفهماند که روح یک مبارز خاموشی ندارد.
به امید آزادی تمامی زندانیان سیاسی آذربایجان.
بهروز علیزاده

Sunday, October 2, 2011

Well-known Azerbaijani civil rights activist "Abbas Lisani's life is in serious danger!

Well-known Azerbaijani civil rights activist "Abbas Lisani's life is in serious danger!

Currently, lots of civil and cultural Azerbaijani activists have been arrested by the Iranian intelligence service. Since environmental activists in Tabriz, Urmia and other cities started to protest against Iranian parliament indifferences regarding Lake Urmia’s drought, the number of prisoners has been signi...ficantly increased. Most of them physically were tortured and some of them have been taken to unknown places.
"Abbas Lisani" is one of the Azerbaijani civil rights activists who several times have been arrested and imprisoned by Iranian regime. Lately Mr. Lisani was arrested on 10th September 2011 in his house and was taken to Ardabil's prison. According to the prisoners, who recently released, he was tortured and bitten by prison authorities. It is said that, other prisoners heard his painful voice when he was tortured.
"Abbas Lisani" is said to suffer from stomach problem, and pain in his ribs, which is allegedly a result of torture inflicted during previous periods of detention. He has started his hunger strike against unlawful condition of his arrest. However in his latest contact he told that ended his hungry strike. Said his wife Mrs. Rughayye Lisani. As result of Mr. Lesani’s gloomy situation, Mrs. Lisani suffers from nerve's disease and her health situation is undesirable.
Now Mr.Lisani was taken to Tehran to unknown place. He has not had any contact to his family yet. Authorities say that he was sent to Evin prison in Tehran but it is believed that he is in "Iranian intelligence service" denotation. His life is in serious danger. His family phone line is monitoring by "Iranian intelligence service" and whoever wants to visit his family are threatened by Iranian security forces.

We refer to human rights activists and organizations to inform other related organizations in order to condemn Iranian regime and ask to release Mr. Lesani by providing him sufficient aids regarding his health situation
 
Babek Baxt avar.

Abbas Lisanin canı təhlükədə

Abbas Lisanin canı təhlükədə
Əlimə gələn xəbərlər görə,  Abbas Lisanini Tehrana aparıblar. Abbas Lisaninin Tehrana göndərilməsi sadə və bəsit siyasi əməl olaraq görülməməli. Abbas Lisaninin Tehrana göndərilməsinin mənası nədir ? İran dövləti nə etmək istəyir? Abbas Lisaninin cani əmniyəti təhləkədə olduğu aşikar. Yuxarıdakı suallarla bərabər,  bizlər Abbas Lisani haqda nə edəbilərik? . Önəmli olan məsələ budurki, Lisaninin Tehrana göndərilməsini ciddiyə almalı və onu bütün gücümüzlə qorumaya çalışmalıyıq.
Abbas Lisanin canı təhlükədə. Bu məsələni ciddiyə almaliyiq. Bu noqtədə bütün siyasi çəkişmələr bir tərəfə buraxılmalı. Abbas Lisanı düşmən əlində əsirdir və yüksək ehtimalla canı təhlükədə. İnsanların və təşkilatların siyasi buluğu , əxlaqi üstünlüyü və milli şuuru belə zamanlarda isbat olunur. Biz İran dövlətinə göstərməliyik ki, biz milli şəxsiyətlərimizi `hamardan tapmamışıq`. Biz göstərməliyik ki, onlar bizim hər şeyimiz. Biz göstərməliyik ki, öz içimizdə fikir və səliqə ixtilafımız olsa da, düşmənlərin qarşısında birik və eyniyik. Biz göstərməliyik ki, bugün hamımız bir abbas Lisaniyik.  Biz göstərməliyik ki, şəxsiyətlərimizi siyasi ixtilafların toz-domanı içində unudmaycağıq. Millilik budur: Öz içimizdə minlərcə  ixtilafımız  olsa da, düımən qarşısında bir və tək vucud olabilməkdir.
 "abbas lisannin qorumasi istiqamətində nə edəbilərik?" sualı indi əsasi məslələrimizdən biri olmalı. `Abbas Lisanin Haqlarını Qoruma Komitəsi` qurlmasi sizə görə necə fikirdir?. Dostlardan başqa təklifləri olan varsa yazsınlar lütfən.
Arif Kəskin

اؤزگورلوک آدی ایله

عباس بَی لئیسانلی‌نین دوستاقلار حاققیندا یازیسی
اؤزگورلوک آدی ایله
عباس لیسانی
بیرگون حسین لر ، حسن لر،آیت لر،بهروزلار،علیرضالار،غلام رضالار،... وبوگون سعید لر،دئمک یولچولار چئشیدلی اولسادا یول بیر یولدور و او یالنیز کوتله وی و اؤلکه وی آذربایجانین اؤزگورلوگه دوغرو گئدن یولودور .
یول دوام ائدیر نییه کی سارسیلماز یولچولار بوتون ائنیش یوققوشلاری آشاراق یولا دوام ائدیرلر. بللی دیرکی یول ساده و سیرادان بیر یول دئییل،اؤزللیکله یاشام شوشه سینی سارسیلماز یولچولارین قارانلیق ساراینا چاتماسی ایله سینیب داغیلماقدا گؤره ن دئو(فارس شونیزمی)
بوتون یاراق یاساقلارین دئوره یه کئچیریب تا دارسیقال یوللاردا جانین اوووجونا آلیب ایره للمه یه دوام ائدن قهرمانلاری دوردورسون.
توزاخلار سَریر،بوسقولار قورور،داشلار دیغیرلادیر، آسیر- باسیر – کسیر آنجاق یئنه اؤزگورلوک ائلچیلری دورمادان قوتسال آماجا دوغرو آددیملارین داها گوجلندیریرلر.
نه ایسه قارانلیق گوجلری ده دینج اوتورماییرلار، یوکسک باراژلارلا دورمایان اؤزگورلوک آخینین دیققتله بؤیوده ج آلتینا آلیر و آراشدیریرلار.
نه یازیق کی آرادیقلارین بعضی لرده تاپیب سئوینجدن هالایلار قوشورلار،قارانلیق سئودالیسی اولان بایقوشلار بانلایاراق شوم قاه قاهالار چکیرلر قیناماق اولماز نییه کی آتار داماری بولموشلار "ایچدن بوشالتماق" نئجه اولاجاقدیر بو آلچاق اویون؟! ، آماج ندیر؟ یولچولاری دوردورماق اولمورسا یولدان جایدیرماق!، نئجه اولابیلر؟ .
وآختاردیلار یولچولار آرا؛ قورخاق، سست عنصر،ضعیف النفس، اینامسیز،قیسقانج، آنجاق جاه طلب شخصلری، و بو آماجلا چئشیدلی چالیشقانلارلا ایلگیلر قورلدو اوخلارینین چوخو داشا ده یدی آنجاق آرا سیرا باشاردیلار و شوم اویون باشلاندی؛ دانیشدیرما ،دادیزدیرما،داریخدیرما- ائله کی بوتون یولاقلاری سینادیلار و ایچیمیزدن سئچیلن و بعضآ ائیتیم گؤرن شخصلرله گیزملی بیر جیبهه یاراتدیلار،قارانلییق ائلچی سی اولان قارا جیبهه!.
گؤره و ندیر؟!، سارسیلماز موباریزلر آرا تفرقه سالماق- سلیقه ایختیلافلارین درینلتمک،موباریزه پرنسیپ و ده یرلرین قارانلیغین ایسته دیگی آماجلارا اویغون یازیب یوزماق، او جومله دن:قورخو، اینفیعال و پاسیویزمی، عقلانییت- دایانیش، دیره نیش و جسارتی، غیر عقلانی و غیر مدنی داورانیش!- اؤزگورلوک اوغروندا هر تورلو هزینه نی، حیماقت- پرده آرخاسیندا اولان معامله نین آدین دیالوگ و تعامل- بوتون هژمونیک ایمکانلارا مالیک اولان شوونیزم عامیللریله بیر چاتی آلتیندا ایشلمگی قانون گرالیق(سانکی بو گونه دک بوتون چالیشمالار غیر قانونی ایمیش)- اؤره کدن چالیشان، حرکتین چوخونلوغونوتشکیل ائدن و ایللر بویو میللی حرکتی بؤیوک باشاریلارا اوغرادان میللی حرکتین موتورو اولان گنج و سیّال (ایستیبدادی و توتالیتر فضانین ایقتیضاسی) چالیشقانلاری ،آرالیق و کوچه بازار میللتچیلری( بو چیرکین ایفاده لر تاسفله بعضآ صاف دویغولو گنجلرده ایشکنجه لرین باشارامادیغی منفی ائتگیلری قویور) آدلاندیردیلار– شوونیزمین ایچگین عامیللرین میللی حرکته بیر قورتاریجی کیمی تانیتدیریب و تحمیل ائتمک و بو ایشلرله میللی حرکتده ایللر بویو قارا گوجلرین آرزیسی اولان مووازی جریانین یارانماسینا یول هامارلایان و بئله لیکله سارسیلماز موباریزلره تلقین ائتمک کی:سیز اؤزلوگوزده هئچ سینیز گره ک رسمی بیریسی سیزینله اولا تا ساییلاسیز. بونونلا اؤز گووه ن و اعتماد به نفسی میللی موباریزلردن آلماقلا ایچدن پیچالتماق پروژه سی داها مورکب اویونلارلا دوام ائدیر ، او جومله دن: ایشی ائیله آپاریبلارکی میللی ده ییرلری گوزه آلیب یولا دوشنلر آددیملارین آتاندا شوونیزمین دوستاغین و ایشکنجه لرین یوخ بلکه اؤزوموزده ن گؤرونوب اؤزگه قوللوغوندا اولانلارین چیرکین اویونلارین دوشونورلر.
قوشقوسوزکی گونئی آذربایجانین قهرمان اوغول- قیزلاری ،اؤزللیکله سعیدلریمیز فارس فاشیزمینین بوتون ایشکنجه لرینه اوستون گلره ک اؤز دایانیشلاری ایله بوتون زنجیرلری قیراجاقلار، آنجاق گؤره سن ایچیمیزده ن آتیلان قارانلیق داشلاریندان قورتارا بیله جکلرمی!!؟؟.
سونوندا اعتیراف ائتملییم کی ایسارتده اولان سیمالاریمیز فرشی لریمیز و سعیدلریمیز یوخ بلکه اصیل ایسارتده اولان بیزلریک!دینج یاشاماق ایسارتینده و چوخ ده یرلری ده بونا قوربان وئریریک.